خانه / تازه‌ها / نازک طبعی که تویی

نازک طبعی که تویی

روزهایی که فکر را تعطیل می کنم و می فرستمش پی خیال و احساس، هر اتفاقی ممکن است بیفتد. مثلا شده که اشک بریزم، خوشحالی کنم، تندی کنم، خشمگین شوم و … . در کل، مغلمه ای از احساسات زیاد، ناپایدار و گوناگون.
روزهایی که فکر می کنم و بعد احساساتم را تجزیه و تحلیل می کنم، معمولا احساسات پایدارتری دارم. خوشحال ترم. مهربان ترم. مثبت ترم. عاشق ترم. اگر چیزی ناراحتم کند، ناراحتی تبدیل به اشک و خشم نمی شود، بلکه تبدیل به راه حل می شود و راه حل، انرژی بیشتری به من می دهد.
روزهایی که فکر می کنم، حتما فکرهایم را هم با کلمات برایش می گویم تا با احساسات. و او هم خوب گوش می دهد. و بعد نظرش را می گوید و می شنوم. و بعد من دوباره می گویم و او دوباره می شنود و بعد باز … . و در نهایت آن حس رضایت است که باقی می ماند. خوبیِ او، یکی از هزاران خوبیش، این است که خوب می شنود، خوب مرا می شناسد، خوب حس می کند و عالی تحلیل می کند و عالی تر نتیجه می گیرد.
این روزها، حتی بیشتر از قبل، نیاز دارم که اول فکر کنم و بعد احساس. مسیرهایی که طی می کنیم و چالش هایی که پیش می آیند، چالش هایی که پیش می آیند و مسیرهایی (اغلب ناهموار) که ایجاد می کنند، این نیاز را هم ایجاد می کنند و ما (من و او) با تکیه بر منطق فکرش و نازکی طبعش زمان و زمین را می پیماییم.

درباره زینب خاتون

پس از بررسی دوباره تلاش کنید.

عاشقی به سبک متفاوت

عاشقم. دوستش دارم. در کتاب‌ها و شعرها زیاد از عاشقی می‌گویند. در ادبیان و روانشناسی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × پنج =