خانه / روزنوشت

روزنوشت

عاشقی به سبک متفاوت

عاشقم. دوستش دارم. در کتاب‌ها و شعرها زیاد از عاشقی می‌گویند. در ادبیان و روانشناسی و سیاست و داستان و روایت. در کوچه و بازار و دهان‌به‌دهان. همه دوست دارند از عشق حرف بزنند و درباره‌اش اظهارنظر کنند. یکی می‌گوید که دوست داشتن از عشق برتر است و یکی می‌گوید …

ادامه مطلب »

نازک طبعی که تویی

روزهایی که فکر را تعطیل می کنم و می فرستمش پی خیال و احساس، هر اتفاقی ممکن است بیفتد. مثلا شده که اشک بریزم، خوشحالی کنم، تندی کنم، خشمگین شوم و … . در کل، مغلمه ای از احساسات زیاد، ناپایدار و گوناگون. روزهایی که فکر می کنم و بعد …

ادامه مطلب »

یادگیری مبانی برنامه نویسی

تقریباً از وقتی‌که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، نقشه یادگیری زبان‌های برنامه‌نویسی را کشیدم؛ اما این کار را حالا، بعد از بیش از ده سال از فارغ‌التحصیلی‌ام شروع کرده‌ام. البته دانلود درس رایگان ِ مبانی برنامه‌نویسی از سایت فرادرس، اگر به‌عنوان اولین گام به‌حساب آید، تقریباً یک سال زودتر انجام شده …

ادامه مطلب »

خانه پدری

برای اینکه در خانه پدریم باشم، کنار مامان و بابا و خواهرهایم، تنگ شده بود. امشب امدم اینجا، بدون همسر. از سر کار، به جای رفتن به خانه، سر ماشین را بسمت تهران کج کردم. اتوبان خلوت بود اما تهران شلوغ و پر ترافیک. باران هم می بارید. هوا هم …

ادامه مطلب »

صبر

گاهی تنها می توانی نظاره گر ِ حادثه ای باشی که برایت اتفاق افتاده. و شاید آرزو کنی که ای کاش زمان به عقب بر می گشت و می توانستی جلویِ حادثه را بگیری. اما .. هیچ اتفاقی راه ِ برگشتی ندارد. و ما مجبوریم که تحمل کردن را یاد بگیریم. تنها …

ادامه مطلب »